عشق یعنی ... |
عشق یعنی یک سلام و یک درود |
به نیمکتش نگاه میکنم ، پنج ردیف از من جلوتر ، چقدر موهای طلاییشو دوست دارم ، برمیگرده و نمره ی صدشو نشونم میده و میخنده ، چقد دوست دارم مال من باشه ، میخواستم همونجا بهش بگم دوستش دارم ولی ...روم نشد !
***
جشن فارغ التحصیلیه ،
میاد طرفم و مدرکشو جلو چشام تکون تکون میده ، بهم میگه : تو بهترین دوست منی . سرش رو میاره بالا و گونه ام رو میبوسه ، میخواستم همونجا بهش بگم دوستش دارم ولی...روم نشد !
***
پدرشو از دست داده ، دیگه تنهای تنهاست ، تو کلیسا بغلم میکنه ، میگه : حالا دیگه فقط تو رو دارم . گونه ام رو میبوسه ، اشک هاش صورتمو خیس میکنه ، میخواستم همونجا بهش بگم دوستش دارم ولی... روم نشد.
***
نصفه شبه ، بهم زنگ میزنه ، داره گریه میکنه ... میگه پسره تنهاش گذاشته ، میخواد برم پیشش ، میرم خونه اش ، سرشو میذاره رو شونه ام و گریه میکنه ، میخواستم همونجا بهش بگم دوستش دارم ولی ... روم نشد .
***
رو صندلی کلیسا خشک شدم ، دارم یخ میزنم ، من دوستش داشتم و اون حالا داره ازدواج میکنه ، دلم میخواست همونجا داد بزنم که دوستش دارم ولی... روم نشد .
***
امشب هوا بارونیه ، بازم تو کلیسام... ولی اینبار همه ساکتن ، به تابوتش خیره شدم ، هیچی نمیگفتم ، دفتر خاطراتش هنوز تو دستمه ، دفتر خاطراتی که از توی اتاقش پیدا کرده بودم ، توش نوشته بود : بارها خواستم بهش بگم دوستش دارم ولی... روم نمیشه ، کاش اون یه روز بهم بگه دوستم داره...
پیغامگیر حافظ: رفتهام بیرون من از کاشانهی خود غم مخور تا مگر بینم رخ جانانهی خود غم مخور بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام زان زمان کو باز گردم خانهی خود غم مخور پیغامگیر سعدی: پیغامگیر فردوسی: پیغامگیر خیام: پیغامگیر منوچهری: پیغامگیر مولانا: پیغامگیر منزل ما : پیغامگیر نو: |
عاشق آسمونی
بندیر
TOWER SIAH POOSH
یادداشتها و برداشتها
.: شهر عشق :.
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
بویز
عکس
PATRIS
همسفر عشق
آوای عشق
باران
فیلم، کارتون، سریال، موسیقی، پاپ، ایرانی
§®¤~ستاره های سربی§®¤~
زندگی باید کرد...
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
همه چیز در آشنا
گلچین روزگار
انوشه
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
مرداد 1388
مهر 1388
مهر 88
اسفند 88
تیر 89
بهمن 89
آذر 90
مهر 90
خرداد 92
فروردین 93